بخشی از این سند با عنوان «ارتقای عظمت اروپا» ادعا میکند که اروپا با «چشمانداز محو تمدنی» روبهرو است سخنگوی وزارت خارجه: این یک سند امنیت ملی رژیم صهیونیستی است جوان آنلاین: رئیسجمهور امریکا، سند امنیت ملی این کشور را در حالی منتشر کرد که تراوشهای ذهنی بر سند سیطره دارد. دونالدترامپ از یک طرف از زوال تمدنی اروپا سخن گفته است تا جایی که چهرههای متنفذ اروپایی، چنین دیدگاهی را تقویت راست افراطی در این قاره ارزیابی کردهاند و از سویی دیگر درباره غرب آسیا نیز اگرچه ظاهراً از کاهش حضور امریکا در این منطقه سخن گفته ولی عملاً بر سیطره بر منافع ایالات متحده اعم از تسلط بر بخش انرژی تأکید دارد.
سند امنیت ملی، سندی است که رؤسای جمهور امریکا، معمولاً یک بار در هر دوره، منتشر میکنند و به این وسیله چارچوب کلان سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده تعریف میشود تا نقشه راهی برای بهرهگیری از ابزارهای قدرت ملی، دیپلماسی، اقتصاد، نظامی و فناوری و اولویتبندی تهدیدها و فرصتها ترسیم شود. در مقدمه سندی که دونالد ترامپ منتشر کرده، آمده است که ساختارهای بینالمللی و پیمانهای گسترده چندجانبه که طی دهههای گذشته بخشی جداییناپذیر از سیاست خارجی امریکا بودهاند، باید مورد بازبینی اساسی قرار گیرند، چرا که بسیاری از این نهادها از استقلال و قدرت امریکا کاستهاند. مقدمه سند که به قلم ترامپ نوشته شده، دقیقاً ادبیاتی مانند گفتههای او دارد: «این سند، نقشه راهی برای اطمینان از این است که امریکا بزرگترین و موفقترین ملت در تاریخ بشر باقی بماند. در سالهای پیش رو، ما به توسعه هر بعد از قدرت ملی خود ادامه خواهیم داد و امریکا را امنتر، ثروتمندتر، آزادتر، بزرگتر و قدرتمندتر از همیشه خواهیم کرد.»
خصومت ایدئولوژیک در کنار تحقیر عمومی
در این سند، دولت امریکا با نگاهی بدبینانه به متحدان سنتی خود در اروپا هشدار داد که این قاره با «محو تمدنی» مواجه است و اگر میخواهد متحد قابلاعتمادی برای امریکا باقی بماند، باید مسیر خود را تغییر دهد. در این سند آمده است: «در درازمدت، کاملاً محتمل است که حداکثر ظرف چند دهه، برخی از اعضای ناتو اکثریت غیراروپایی شوند.» برخی از مفسران اروپایی گفتند که این سند، نکات مورد بحث احزاب سیاسی راست افراطی اروپایی را تکرار میکند؛ احزابی که به اپوزیسیون اصلی دولتهای آلمان، فرانسه و دیگر متحدان سنتی ایالات متحده تبدیل شدهاند. در این سند تأکید شده است که دولت ترامپ میخواهد «هویت غربی» را در اروپا احیا کند. نشریه آلمانی اشپیگل نوشت که تنشهای بین این ائتلاف نظامی ناتو و امریکا میتواند به زودی تشدید شود. ظاهراً پنتاگون در حال بررسی خروج از مأموریتهای کلیدی ناتو است. بنا به گزارشهای منتشر شده، ایالات متحده میخواهد کشورهای اروپایی تا سال ۲۰۲۷ بخش بزرگی از قابلیتهای دفاعی متعارف ناتو را تأمین کنند. در ایالات متحده، قانونگذاران دموکرات در مورد این استراتژی ابراز نگرانی کردند، سناتور ریچارد بلومنتال از کنتیکت در شبکه ایکس نوشت: «این استراتژی، پیشاپیش خبر از شکست میدهد. رها کردن متحدان، قربانی کردن اوکراین و رها کردن اهداف استراتژیک کلیدی و ارزشهای اساسی.» دنیل فرید، عضو برجسته شورای آتلانتیک که پیش از این به عنوان مدیر ارشد شورای امنیت ملی در دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون و جورج دبلیو بوش، سفیر در لهستان و معاون وزیر امور خارجه در امور اروپا خدمت کرده بود، میگوید که این استراتژی، ناهماهنگی درونی دارد. او در بیانیهای گفت: «خصومت ایدئولوژیک این استراتژی نسبت به اروپا با تلخی ضمنی آن نسبت به گسترش بیش از حد ایالات متحده و تحقیر عمومی ارزشها که منجر به عقبنشینی ایالات متحده از رهبری جهان آزاد و حتی مفهوم خود جهان آزاد میشود، ترکیب شده است.» در عین حال، این سند، در جاهای دیگر اذعان میکند که ایالات متحده برای مقابله با دشمنان خود، بهویژه چین، به دوستان خود، از جمله اروپا، نیاز خواهد داشت. کارل بیلدت، نخستوزیر سابق سوئد، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «این زبانی است که اگر غیری قرار بود آن را بنویسد، فقط از ذهنهای عجیب و غریب کرملین بیرون میآمد» و گفت که این سند، ایالات متحده را در سمت راست افراطی در اروپا قرار میدهد. همچنین، ژرار آرو سفیر سابق فرانسه در ایالات متحده، در پستی در این شبکه اجتماعی اظهار داشت: «بخش خیرهکنندهای که به اروپا اختصاص داده شده، مانند یک جزوه راست افراطی است.» او خاطرنشان کرد که این سند «تا حد زیادی» این برداشت را تأیید میکند که ترامپ «دشمن اروپا» است. با این حال، کایا کالاس روز یکشنبه در مصاحبه با شبکه یورونیوز در حاشیه «دوحه فروم» اعلام کرد که ایالات متحده با وجود انتقادهای بیسابقه ترامپ از بروکسل همچنان بزرگترین متحد اروپاست. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: «بیایید روی چیزهایی تمرکز کنیم که میتوانیم با هم انجام دهیم. از این راهبرد امنیتی میتوان این را برداشت کرد که ما هنوز با امریکا متحد هستیم. البته همیشه در همه چیز با هم توافق نداریم.» کالاس علاوه بر بیاهمیت جلوه دادن تحقیر امریکا به اتهامزنی به ایران روی آورد و گفت: «بیایید روی چالشهای جهانی واقعی تمرکز کنیم؛ مثل اقدامات اجبار اقتصادی از سوی چین که هر دو با آن مواجه هستیم، یا تهدیدهایی که از طرف بازیگران مخرب مانند روسیه، چین و ایران میآید.» یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آلمان، نیز خاطرنشان کرد که ایالات متحده «مهمترین متحد ما» در اتحاد ناتو بوده و خواهد بود، اما گفت که کشورش به «مشاوره خارجی» نیاز ندارد.
تمرکز بر منافع حیاتی امریکا
نسخه ۲۰۲۵ با اعلام اینکه غرب آسیا دیگر مرکز غالب سیاست خارجی امریکا نیست، تصریح دارد که منافع حیاتی واشینگتن در منطقه همچنان باقی است، از امنیت انرژی و خطوط کشتیرانی در تنگه هرمز و دریای سرخ گرفته تا حفظ امنیت برخی متحدان. سند تأکید میکند که امریکا مسیر تنوعبخشی به منابع انرژی خود و کاهش وابستگی به نفت و گاز خلیج فارس را ادامه داده است و این، بخشی از راهبرد وسیعتر بازتعریف نقش جهانی امریکاست. خلاصه راهبرد، استراتژی امنیت ملی امریکا درباره منطقه غرب آسیا به این صورت است که دستکم برای نیم قرن، سیاست خارجی امریکا، غرب آسیا را بالاتر از سایر مناطق در اولویت قرار داده است ولی همزمان با لغو یا کاهش سیاستهای محدودکننده انرژی این دولت (ترامپ) و افزایش تولید انرژی امریکا، دلیل تاریخی امریکا برای تمرکز بر غرب آسیا از بین خواهد رفت. به این ترتیب استراتژی امنیت ملی امریکا در روی کاغذ کاهش حضور در منطقه است ولی در عمل، متناقض بوده و به نوشته شورای روابط خارجی امریکا کاخ سفید همچنان عمیقاً درگیر تلاش برای خلع سلاح حزبالله و ایجاد روابط عادی بین اسرائیل و لبنان است. در همین راستا، ترامپ، علاقه قابلتوجهی به سوریه نشان داده، تحریمها را لغو کرده، از کنگره خواسته است اقدامات بیشتری برای کمک به بازسازی سوریه انجام دهد.
سند امنیت ملی رژیم صهیونیستی
در این بخش، جمهوری اسلامی ایران بار دیگر بهصراحت «نیروی اصلی بیثباتکننده» توصیف شده و سند ادعا میکند که این کشور پس از عملیات اسرائیل در پی وقایع ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و نیز عملیات امریکا در ژوئن ۲۰۲۵ موسوم به چکش نیمه شب، بهشدت تضعیف شده است. سیاست امریکا درباره ایران در سند ۲۰۲۵ متشکل از کاهش تمرکز بلندمدت بر غرب آسیا، در کنار استمرار فشار اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک برای حفظ منافع حیاتی واشینگتن است. سند تأکید میکند که امریکا دیگر بهدنبال جنگها و ملتسازی نیست، اما بر ثبات منطقه، امنیت شرکای خود و تضمین آزادی کشتیرانی اصرار دارد و در این چارچوب، ایران همچنان تهدیدی برای نظم منطقهای قلمداد میشود. اسماعیل بقایی روز یکشنبه در نشست هفتگی با خبرنگاران داخلی و خارجی، در پاسخ به سؤالی در ارتباط با این سند موضعگیری کرد و گفت: «ما قطعاً این سند را بررسی میکنیم ولی آنچه که از اولین نگاه به این سند مشخص است این است که این سند واقعیت اقدامات دولتهای مختلف امریکا که تحت عنوان حقوق بشر و دموکراسی در نقاط مختلف جهان انجام شده است را به صورت عریان مشخص کرده است.» سخنگوی وزارت خارجه افزود: «واقعیت امر این است که اساساً از فحوای این سند میتوانیم ارزیابی کنیم که امریکا خود را در جایگاه داوری در مورد همه کشورهای جهان نشانده است. در کل این سند هیچ اشارهای به حقوق فلسطینیها نشده است و در واقع این سند در ارتباط با منطقه غرب آسیا بیش از اینکه سند امنیت ملی امریکا باشد، سند امنیت ملی رژیم صهیونیستی است و تمام هم و غم آن این است که سلطه رژیم صهیونیستی را در این منطقه اعمال کند و این خودش به معنای همبستگی امریکا در ادامه جنایتهای رژیم صهیونیستی در منطقه است.»